جدول جو
جدول جو

معنی ذات کهف - جستجوی لغت در جدول جو

ذات کهف
(تُ کَ)
کوهی است نزدیک ضریّه و بدانجا بنویربوع را با جیش منذر بن ماءالسماء جنگی روی داد و غلبه بنویربوع را بود. جریر گوید:
هم ملکوا الملوک بذات کهف
هم منعوا من الیمن الکلابا.
(از المرصع).
و روضه ذات کهف نیز موضعی است و یاقوت گوید: روضه ذات کهف حجازیّهٌ بنواحی المدینه.
جبله بن جریس حلاّبی راست:
و قلت لهم بروضه ذات کهف
اقیموا الیوم لیس اوان سیر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ نَ)
موضعی به ناحیت یلملم. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(تُ ظِ)
رجوع به ذوات الاظلاف شود
لغت نامه دهخدا
(ضِ شُ دَ)
به ماهی. در ماهی
لغت نامه دهخدا
(تُ شَفَ)
کلمه: کلّمته فما رد علی ّ ذات شفه، با وی گفتم و او یک کلمه پاسخ نکرد یا هیچ نگفت
لغت نامه دهخدا
(تُلْ کَ)
موضعی است در شعر عوف بن الأحوص:
یسوق صریم شأها من جلاجل
الی ّ و دونی ذات کهف و قورها.
و در شعربشربن ابی حازم:
یسومون الصلاح بذات کهف
و ما فیها لهم سلع وقار.
(از معجم البلدان یاقوت)
لغت نامه دهخدا